افسسیان ۴: ۲۶ – ۲۷ «هنگامی که خشمگین می‌شوید، گناه نکنید»: مگذارید روزتان در خشم به‌سر رسد،  و ابلیس را مجال ندهید.

خشم هیولایی است که در درون ما زندگی می‌کند.

آخرین باری که خشمگین شدید، چه شد؟ به سر آن خشم چه آمد؟

اعداد، فصل ۲۰

صحنه اول: مرگ مریم

  • خشم از صدمات درونی ما رشد می‌کند.

صحنه دوم: منازعات، انتقادات

  • تیرهایی که به هدف می‌خورند و انسان را از درون زخمی می‌کنند.
  • کلمات می‌توانند ما را زخمی کنند. به سر آن کلمات چه می‌آید؟
  • به خودی‌خود از بین نمی‌روند. درد آن زخمها در وجود ما تبدیل به افکار خشم‌آلود می‌گردد و تلخی در دل ما لانه می‌کند.

صحنه سوم: در خیمه عبادت

  • ”و موسی و هارون از حضور جماعت نزد در خیمه اجتماع آمدند و به روی خود در افتادند و جلال خداوند بر ایشان ظاهر شد. و خداوند موسی را خطاب کرده و گفت: عصا را بگیر و تو و برادرت هارون جماعت را جمع کرده در نظر ایشان به این صخره بگویید که آب خود را بدهد. پس آب را برای ایشان از صخره بیرون آورده، جماعت و بهایم ایشان را خواهی نوشانید.“
  • آمدن آن قوم به آنجا و آن شرایط در نقشه خدا بود!

map

  •  آن چیزی نبود که موسی انتظار شنیدن آن را داشت. به آن خیمه اجتماع در حالی می‌آید که دودستی به افکار خشم‌آلود خود چسبیده است. و روی ظهور داوری و مجازات خدا حساب می‌کرد.

صحنه چهارم: موسی قوم را جمع می‌کند

  • آیات ۹ – ۱۱
  • اگر با خشم خود به نحو صحیح برخورد نکنیم و آن را حل‌نشده باقی بگذاریم، ضربه، سنگین خواهد بود و بهای بزرگی خواهد داشت.
  • زمانی که خشم در ما لانه می‌کند، چه بلایی به سر ما می‌آورد؟
    1. دید ما را نسبت به مردم تیره می‌کند.
    2. دید ما را نسبت به خودمان تیره می‌کند.
    3. دید ما را نسبت نه خدا تیره می‌کند.
  • اول قرنتیان ۱۰: ۳ – ۴ ”و همه همان خوراک روحانی را خوردند و همه همان شرب روحانی را نوشیدند، زیرا که می‌آشامیدند از صخره روحانی که از عقب ایشان می‌آمد و آن صخره مسیح بود.“

صحنه پنجم: واکنش خدا

  • آیات ۱۲ – ۱۳
  • تثنیه ۳: ۲۳
  • «… لیکن خداوند به خاطر شما بر من غضبناک شده مرا اجابت ننمود و خداوند مرا گفت: تو را کافیست. بار دیگر در باره این امر با من سخن مگو!»

بیخود نیست که پولس می‌گوید: «مگذارید که آفتاب بر خشم شما غروب کند.»