یوحنا در همان آیه ۱ صحبت از امری مهم میکند:
‘در محدوده روحانی، مسیح، خدا را بهتر از هر کس دیگر میشناسد؛‘
بهتر از تمامی الهیدانان که در طول تاریخ در مورد خدا مطالب نوشتهاند.
حتی بهتر از انبیا و رسولان هم که در این مورد از مکاشفه الهی برخوردار شدند. مسیح از آنجا خدا را به خوبی میشناسد،
چرا که از ازل با او بوده است.
- ‘قدوسیت خدا‘ (یوحنا ۱۷: ۱۱و ۲۵)
- ‘عدالت خدا‘ (متی ۲۵: ۳۳ تا – ۴۶)
- ‘قدرت خدا‘ (مرقس ۱۰: ۲۷)
- ‘حاکمیت خدا‘ (متی ۶: ۱۱)
- ‘آگاهی خدا بر همه چیز‘ (متی ۶: ۴)
- ‘نیکویی و محبت خدا‘ (متی ۷: ۹ تا ۱۱)
- مسیح بیشتر از هر مفهوم دیگر از خدا، او را به عنوان پدر خود میشناخت.
رابطه پدر با پسر چگونه بود؟
یوحنا ۵: ۱۷، ۱۹ تا ۲۵ زیرا که پدر پسر را دوست میدارد و هرآنچه خود میکند، به او مینماید و اعمال بزرگتر از این به او نشان خواهد داد تا شما تعجب نمایید. زیرا همچنان که پدر مردگان را برمیخیزاند و زنده میکند، همچنین پسر نیز هرکه را می خواهد زنده میکند. زیرا که پدر بر هیچ کس داوری نمی کند، بلکه تمام داوری را به پسر سپرده است. تا آنکه همه پسر را حرمت بدارند، همچنان که پدر را حرمت میدارند؛ و کسی که به پسر حرمت نکند، به پدری که او رافرستاد، احترام نکرده است. آمین آمین، به شما میگویم هرکه کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمی آید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است.
آمین آمین به شما میگویم که ساعتی میآید، بلکه اکنون است که مردگان آواز پسر خدا را میشنوند و هرکه بشنود، زنده گردد.
آمین آمین به شما میگویم که ساعتی میآید، بلکه اکنون است که مردگان آواز پسر خدا را میشنوند و هرکه بشنود، زنده گردد.
- پدر با پسر خود یکی است. (آیه ۱۶)
- «پدر من تاکنون کار میکند و من نیز کار میکنم.» (آیه ۱۶)
- «بیشتر قصد قتل او کردند زیراکه نه تنها سبت را میشکست، بلکه خدا را نیز پدرخود گفته، خود را مساوی خدا میساخت.» (آیه ۱۷).
- «پسر از خود هیچ نمی تواند کرد مگر آنچه بیند که پدر به عمل آرد، زیرا که آنچه او میکند، همچنین پسر نیز میکند.» (آیه ۱۸)
- «نه برای اینها فقط سوال میکنم، بلکه برای آنها نیز که به وسیله کلام ایشان به من ایمان خواهند آورد. تا همه یک گردند چنانکه تو ای پدر، در من هستی و من در تو، تا ایشان نیز در ما یک باشند تا جهان ایمان آرد که تو مرا فرستادی. و من جلالی را که به من دادی به ایشان دادم تا یک باشند چنانکه ما یک هستیم.» (یوحنا ۱۷: ۲۰ تا ۲۲)
- پدر پسر خود را دوست دارد.
- «پدر پسر را دوست میدارد» (آیه ۱۹)
- «من در ایشان و تو در من، تا در یکی کامل گردند و تا جهان بداند که تو مرا فرستادی و ایشان را محبت نمودی چنانکه مرا محبت نمودی. و اسم تو را به ایشان شناسانیدم و خواهم شناسانید تا آن محبتی که به من نمودهای در ایشان باشد و من نیز در ایشان باشم.» (یوحنا ۱۷: ۲۳ و ۲۶).
- محبت پدر به پسر ریشه محبت ما مومنین به یکدیگر است.
- پدر پسر را برکت میدهد.
- «هرآنچه خود میکند، به او مینماید.» (یوحنا ۵: ۱۹)
- وحدت بین پدر و پسر منتج به گفت و شنودی میگردد که از هر جهت عالی و کامل است. مثلا، مسیح از تمامی جزئیات نقشه نجات الهی خبر داشت، ولی به خاطر آن شادیای که در پیش روی او بود، رنج صلیب را به هر حال متحمل شد (عبرانیان ۱۲: ۲).
- آن شادی چه بود؟
- «من بر روی زمین تو را جلال دادم و کاری را که به من سپردی تا بکنم، به کمال رسانیدم. و الان تو ای پدر، مرا نزدخود جلال ده، به همان جلالی که قبل از آفرینش جهان نزد تو داشتم.» (یوحنا ۱۷: ۴ تا ۵)
- پدر به پسر خود اقتدار میبخشد.
- مسیح از چه نوع اقتداری برخوردار است؟
- بزرگترین اقتدار:
- «زیرا که پدر بر هیچ کس داوری نمی کند بلکه تمام داوری را به پسر سپرده است. تا آنکه همه پسر را حرمت بدارند، همچنان که پدر را حرمت میدارند؛ و کسی که به پسر حرمت نکند، به پدری که او را فرستاد، احترام نکرده است. زیراهمچنان که پدر در خود حیات دارد، همچنین پسر را نیز عطا کرده است که در خود حیات داشته باشد. و به او قدرت بخشیده است که داوری هم بکند، زیرا که پسر انسان است. (یوحنا ۵: ۲۱ تا ۲۲، ۲۵ تا۲۶)
- بزرگترین اقتدار:
- مسیح از چه نوع اقتداری برخوردار است؟
- پدر پسر را احترام میکند.
- «همه پسر را حرمت بدارند، همچنان که پدر را حرمت میدارند؛ و کسی که به پسر حرمت نکند، به پدری که او را فرستاد، احترام نکرده است. آمین آمین به شما میگویم هرکه کلام مرا بشنود و به فرستنده من ایمان آورد، حیات جاودانی دارد و در داوری نمیآید، بلکه از موت تا به حیات منتقل گشته است.» (یوحنا ۵: ۲۲ تا ۲۳).
خدا نه فقط برای پسر، پدر است، بلکه پدر همه ایمانداران نیز میباشد.
رومیان ۸: ۱۴- ۱۷ زیرا همه کسانی که از روح خدا هدایت میشوند، ایشان پسران خدایند. از آنرو که روح بندگی را نیافتهاید تا باز ترسان شوید، بلکه روح پسرخواندگی را یافتهاید که به آن «ابا» یعنی «ای پدر» ندا میکنیم. همان روح بر روحهای ما شهادت میدهد که فرزندان خدا هستیم. و هرگاه فرزندانیم، وارثان هم هستیم یعنی ورثه خدا و همارث با مسیح، اگر شریک مصیبتهای او هستیم تا در جلال وی نیز شریک باشیم.
رابطه پدر با فرزندان دیگر خود چگونه است؟
- تمثیل پدر مهربان لوقا ۱۵: ۱۱ – ۳۲
- پسر کوچکتر به دنبال نوعی زندگی بود که در آن هیچ محدودیتی نباشد.
- این وضعیت اسفناک او را به توبه کشاند. مسئولیت اعمال خود را پذیرفت.
- «برخاسته به سوی پدر خود متوجه شد.» (آیه ۲۰)
- عیسی نگفت که پسر به دهکده، مزرعه و خانه خودشان برگشت، بلکه به سوی پدر.
- پدر با فرزندان خود یکی است.
- «این پسر من» (آیه ۲۴)
- «در خانه پدر من منزل بسیار است و الا به شما میگفتم. میروم تا برای شما مکانی حاضر کنم» (یوحنا ۱۴: ۲).
- پدر فرزندان خود را دوست دارد.
- پدر، پسر کوچک خود را زمانی که «هنوز دور بود»، دید (لوقا ۱۵: ۲۰)
- این پدر بود که جهت محبت کردن پسر خود پیشقدم شد. پدر منتظر نشد که پسر آنچه را که از قبل آماده کرده بود، به زبان آورد. به خود نگفت: «نمیدانم زمانی که بدینجا برسد، چه میخواهد بگوید؟ این وضعیت را چگونه میخواهد توجیه کند؟»
- این پیشقدمی خدا را در مثل گوسفند گمشده نیز میبینیم.
- پدر فرزندان خود را برکت میدهد.
- «جامه بهترین را از خانه آورده، بدو بپوشانید.» (لوقا ۱۵:۲۲).
- چرا بهترین جامه؟ زیرا در نزد مردم آن روز نشاندهنده تعلق او به خانواده بود.
- شاید فکر کنید که پسر شایستگی چنین برکتی را نداشت. ولی نکته مهم این نیست. نکته مهم در ذات و طبیعت خداست. اگر خدا به ما آنچه را که شایستگی آن را داریم، میداد. تا به الآن محو شده بودیم. عجب محبت خدا در این است. علیرغم آنچه که انجام دادهایم، او با ما همانند فرزندانی رفتار میکند که انگار هیچ کار غلطی از آنها سر نزده است.
- پدر به فرزندان خود اقتدار میبخشد.
- پدر دستور میدهد که بر انگست فرزند خود انگشتر نهند. (آیه ۲۲).
- بر روی نگین این انگشتر علامت خانوادگی آنها حک شده بود که اقتدار فامیلی را نشان میداد.
- آیا خدا به ما به عنوان فرزندان خود اقتدار بخشیده است؟
- بلی
- «شما شاهدان من خواهید بود.» (اعمال ۱: ۸).
- «پس برای مسیح ایلچی هستیم که گویا خدا به زبان ما وعظ میکند.» (۲قرنتیان ۵: ۲۰).
ما از این اقتدار برخوردار هستیم که از جانب خدا عمل کنیم و در مورد او با دیگران صحبت نماییم. روزی ما از این اقتدار هم برخوردار خواهیم شد که حتی دنیا و فرشتگان را نیز داوری کنیم (۱قرنتیان ۶: ۲ و ۳)
- پدر فرزندان خود احترام میکند.
- پدر به غلامان دستور داد که به جهت پاهای پسر کفش بیاورند.
- بردهها بودند که پا برهنه راه میرفتند. پدر میخواست که با فرزند او به احترام رفتار شود
- «ملاحظه کنید چه نوع محبت پدر به ما داده است تا فرزندان خدا خوانده شویم؛ وچنین هستیم و از این جهت دنیا ما را نمی شناسد زیرا که او را نشناخت.» (۱یوحنا ۳: ۱).
0 نظر